غیبگوها، پیشگوها و حتی آیندهپژوهان مدرن، قرنهاست که تلاش میکنند مسیر فردا را ترسیم کنند. بارها پیشبینیهایشان غلط درآمده و اعتبارشان از دست رفته، اما عجیب است که بازارشان همچنان پابرجا و پررونق است. چرا؟ 🤔
📚 گلن آدامسون، تاریخدان آمریکایی، در کتاب تازهاش A Century of Tomorrows توضیح میدهد: آینده بیش از آنکه تصویری قطعی باشد، میدان نبرد تخیلها و ترسهای ماست. هر پیشبینی، بازتابی است از حال ما، نه روایتی قطعی از فردا.
🏙 نمونه تاریخیاش را در نمایشگاه جهانی نیویورک (۱۹۳۹) میبینیم: شرکتها با شور و شوق از «دنیای فردا» میگفتند، اما در همان زمان توماس مان هشدار داد که این خیالِ آینده بهتر، چیزی جز افسانۀ ترقی نیست. درست همان دوره، نمایشگاه سیاهپوستان در شیکاگو تصویری کاملاً متفاوت از آینده ارائه داد: آیندهای برآمده از واقعیتهای تلخ گذشته، نه خیالات رنگی.
👁🗨 از پیشگوهای باستانی گرفته تا آیندهپژوهان امروزی، انسانها همیشه به کسی نیاز داشتهاند که فردا را برایشان روشن کند—even اگر بارها اشتباه کند. شاید دلیلش این باشد: ما بیش از آنکه از آینده بترسیم، از حالِ پرابهام خود هراس داریم.
⚖️ نکته جالب اینجاست که پیشبینیها، حتی اگر غلط باشند، بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ تأثیر واقعی میگذارند. بسیاری از شرکتها و دولتها تصمیمهای کلان خود را بر اساس همین «تصاویر آینده» گرفتهاند. به همین دلیل است که پیشبینی، حتی وقتی خطا میکند، همچنان قدرت میآفریند.
🌍 شاید بتوان گفت پیشگویی در هر شکلش—از فال قهوه گرفته تا گزارشهای آیندهپژوهی—کمتر دربارهی آینده است و بیشتر دربارهی معنا دادن به حال. پیشگو یا آیندهپژوه به ما داستانی میدهد که بتوانیم با آن در جهان نامطمئن امروز زندگی کنیم.
✍️ جیمز گلیک در NY Review of Books این پدیده را «کسبوکار پیشگویی» مینامد: صنعتی که شکستهایش آن را نابود نمیکند، بلکه عطش انسان به دانستن فردا 🔥 همیشه دوباره زندهاش میکند.
📚 منبع:
https://B2n.ir/et3578
#کتاب
#آینده_پژوهی
#رویای_ایران_آینده
🌱 @iranfuturedream
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.