انسان مدرن، عاملیت دارد و در سایهی همین عاملیت است که به مدد فهم بیکنی از دانش-قدرت، تمرد کرده و رؤیای سیطره بر طبیعت را در قالب فرمانروایی مبتنی بر کنش در میاندازد. این انسان، امکان آینده دارد و میتواند جهان را تغییر بدهد و آینده را مبتنی بر پیشنگاری و پیشانگاری، بسازد. اینجاست که انسان، رؤیاپردازی میکند تا ابتدا، صورت آرمانی جهان را در درون خودش بسازد و سپس، با تحریک افراد و آحاد، رؤیای خود را بر جهان آینده بیفکند. رؤیا، مقابل کابوس است و به همان اندازه که رؤیا، شوقآور و برانگیزاننده است، کابوس، خوفانگیز و ترساننده است. اگر بنا باشد مردمان به سمت آیندهای تمایل نداشته باشند، کافی است تبدیل به کابوس آنها شود.
رؤیاسازی و رؤیاپردازی جمعی، ملی و جهانی، نقطهی همگرایی دولت و ملت است. رؤیا، همراهساز است. نمونههایی از این موضوع نیز وجود دارد. مثلاً کریستوف استوکلبرگر در آغاز کتاب توازن جهانی (Globalance towards a new world order)، جهان رؤیایی و نظم جهانی رؤیایی مورد نظرش را با الهام از سخنان لوترکینگ و تلفیق با ادبیات شاعرانه لنگستن هیوز، چنانی که میبینید، تصویر میکند.
@aayaacast
#نظم_جهانی
#رویای_ایران_آینده
🌱 @iranfuturedream
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.