در دنیای دیجیتالی فزاینده، شرکتها میدانند که معماری نرمافزار سازمانی مزیت رقابتی ملموسی را به همراه دارد.
معماری نرم افزار سازمانی زیربنای هر سازمان مبتنی بر فناوری است. نه تنها شرکتهای سختافزار و نرمافزار، بلکه هر سازمانی که در حال ایجاد قابلیتهای دیجیتال است. معماریهای نرمافزاری قابلیتهای نوآوری شرکتها را هدایت میکنند، اقتصاد تحقیق و توسعه آنها را تعیین میکنند و بر مدلهای عملیاتی و توانایی رشد آنها تأثیر میگذارند. جای تعجب نیست که امروزه انتخاب معماری نرم افزارهای سازمانی به یک ضرورت استراتژیک در تجارت تبدیل شده است.
در طول پنج دهه گذشته، چهار تغییر عمده در معماری نرم افزار سازمانی رخ داده است. آنها از معماریهای مینفریم به معماریهای نرمافزاری یکپارچه، لایهای، و اخیراً به معماریهای نرمافزاری مبتنی بر ابر تکامل یافتهاند. با استفاده روزافزون از فناوریهای جدید - مانند هوش مصنوعی (AI)، روباتیک، واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR)، که توسط اینترنت اشیا ( اینترنت اشیا) و شبکه های 5G — نیاز مبرمی به نسل جدیدی از معماری های نرم افزاری وجود دارد.
تعداد کمی از شرکتها متوجه میشوند که برای موفقیت، باید روش ساخت چنین نرمافزاری را کاملاً مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. چالش این است که امروزه بسیاری از نرم افزارهای کاربردی به صورت توزیع شده به دنیا می آیند و باید در چند ابر، در لبه و در دستگاه های خاص برنامه کار کنند. برای ساخت و مقیاسبندی سریع چنین برنامههایی، شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که معماری نرمافزار سازمانی آنها از انواع جدیدی از برنامهنویسی، استقرار و پارادایمهای عملیاتی پشتیبانی میکند. به همین دلیل است که ما بر این باوریم که آینده معماری های نرم افزاری ابرپیچیده خواهد بود، به این معنی که آنها باید از بسیاری از برنامه های کاربردی نرم افزاری با توزیع گسترده، چندین نوع مختلف دستگاه، و تجربیات و رابط های کاربری جدید پشتیبانی کنند.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.